azlyrics.biz
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

choubkhat – yeki mesle toam lyrics

Loading...

[verse 1: choubkhat]
یکی مثه تو ام،یه عابر پیادم که از خیابونا زیاد مونده خاطره به یادم
منم و دل بیتابم که طبق معمول باز داره بازی در میاره که تو چشام داری میبینی آثار باریدن!
از اینکه جز شب کسی تو قلبش جام بده بیزارم اگه بهم فاز بده بیت تا وقتی که ماه به خواب بره بیدارم یه قاتل بیمارم چونکه وجدانمو کشتم و حالا همه میشناسن منو به خائن بی باور!
بازم دوس داری بدونی کی ام؟ من یه دائم الخمرم پس تعجب نکن اگه میده هی دائم مخم رد اونقده بی خوابم شده چش و چاله من کبود انگاری بدجور گیر افتادم تو تار عنکبوت!
شدم؛دیگه مثه یه اعدامی که طوطی وار جلو چشاش عکسشو تو اعلامیه رو دیوار میبینه ولی میگه چرا بیخودی با خودت میری کلنجار تو کلت جا بده که سرانجام آخرشه لا کفن جات!
بدون؛نه فقط تو،هر کی تو این سرابه درندشت اگه بتونه بدون پول جون در ببره برندست!
اما یه عمره که بد وصله خورده تنه تو با این درد درمونی هم نداره که بتونه بیاره تبتو پایین تر!
هر چقد تو زندگیت تاس میندازی هی پشت هم باز میبازی واسه بردنم حتی خدام نمیکنه دیگه پارتی بازی پس هیچوقت سعی نکن که بزاری خودتو جای ما چون هم سفرت اینجا گرگه میخوره خونتو جای آب!

[chorus: nimosh]
دیگه ! دیگه نمیخوام رنگ شبو ببینم ؛ میگم ؛ میرم ؛ سیرم…
از این دنیایی که پر از غم و کینست ؛ دیدم ؛ بیرحم ؛ بیش از حد…
رفتن ؛ همه ی آرزوهام با اینکه همه جا رو گشتم حتی در نمیاد دیگه از رو گونه هام اشکم…!

[verse 2: choubkhat]
رو صورت اونایی که به ظاهر باتو ان گریمه لباتو بدوز بهم نزار فراتر پاتو از گلیمت!
همیشه بهم گفتن کار دنیا نداره به تو دخل از اونجا که هیچوقت روزگار نداده به تو نخ ؛ با خودت میگی جون بکنم آخرش که چی؟ ببین چطور زندگی شیرتو تا تهش کشید!
همش عاصی از اینکه چرا اینطوری واسم بور زد ؛ یه خود رأی یه خول وضع که خوردم به بن بست!
زمونه چنبره محکم زد کنه کمرمو خم ولی بعدش دید که طرفه با جادو جمبل مخم دورم پر از هول مفبر میبینم همرو مبهم از اینکه طناب ترس کنه گردنمو قطع!
همیشه گریزونم اما تو حجوم غم کجا فرار کنم وقتی خدا تو وجود من گذاشت دردو فهمیدم اینه مزد تلاشم هر طوری بود باید سعی میکردم بزدل نباشم!
قدم اول با دلهره میکردی حس دورت ترس و غلبه نمیشد کرد و نبود ول کنت!
زندگی نمیکشید دست از سرم تنم از بس درد میکرد پس در عوض منم از طلبم ازش مجبور بودم بگذرم چون از اولش ترسیدم و شد عاقبت آخرش سرزنش نصیبم اما پامو پس نمیکشم و بیماره قلم در دست من و شب دراز و بیداره قلندر!

[chorus: nimosh]
دیگه ! دیگه نمیخوام رنگ شبو ببینم ؛ میگم ؛ میرم ؛سیرم از…
از این دنیایی که پر از غم و کینست ؛ دیدم ؛ بیرحم ؛ بیش از حد…
رفتن ؛ همه ی آرزوهام با اینکه همه جا رو گشتم حتی در نمیاد دیگه از رو گونه هام اشکم



Random Lyrics

HOT LYRICS

Loading...