daygard - jabe siah lyrics
؛{همخوان}؛
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
کاش این سیاهی رو نور میشکافت کل دنیا میفهمید چی گذشت به ما
یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از
؛{قسمت اول}؛
نمیدونم الان سال هزار و چهارصد و چنده ولی خب تو خواب که نمیاد زمان به کار
گذشته یک ساعت از خوردن شام
بچه ها تو اتاق مشغول بازین زنا تو حال
من رو تراس با
علیرضام
میزنیم تلخی
سرمون گرمه
میکنیم یاد
از گذشته های دور کوچه های خاک
تو مدرسه چقدر سر توپ شدیم گلآویز
معلمی که عقده هاش رو سر ما می کرد تلافی
همکلاسی هامونو میاد به یادت؟
احمدی باباش بود یه کارگر ساده
رضا باباش راننده بود تو خط واحد
ناظم دنبال این بود که کی باباش کارمند بانکه
یه وامی جور بشه سر برج بده کفافش
راهنمایی بودیم
دوم پیشتاز
میرزایی بغل دستیم بود برای شیش ماه
تعطیلات بین سال رو با خونواده رفت سفر
فقط این رو فهمیدم که اون دیگه هیچوقت برنگشت
این اولین برخورد یه بچه با مرگ بود
یه زخم که با هیچ چسبی خونش بند نرفت
یه دسته گل بود بغل دستیم تا آخر سال که هیچ احدی به برگای خشکش
دست نزد
کیفا میشه جمع
میخوره زنگ
من آب لق می خورد تو معده م و میرفتم
برسم خونه تا بشقاب غذا رو بدن دستم
سرم رو بذارم رو بالش چشمام رو میبندم
دلم میزنه لک
آفتاب میزنه چک
سرخ میشه صورتم ولی باز هم میچرخم
خونه ی همسایه ها پر بچه ست
من فرق صدای جیغ با خنده رو میفهمم
یه آجر اینور کوچه دو قدم یکی اونور
مجتبی شوت میزنه و من دروازه بونم
با حسرت نگاه میکنن دخترا رو پشت بومن
چون میگفتن دختر خوب
جاش توی خونه ست
؛{همخوان}؛
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
کاش این سیاهی رو نور میشکافت کل دنیا میفهمید چی گذشت به ما
یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از
؛{قسمت دوم}؛
هیفده سالمه چشمام پرن از شور
حلقه ی بسکتبال رو میگرفتم با دندون
من میچرخم توپ میچرخه دنیا یا دور گردون
مثل آبیم که تو سی درجه میومد جوش
دخترم میدید تلخم واسم گل میذاشت تو قندون
هرچقدر هم میخندیدم باز هم کج میموند ابروم
تو که ماشین داری خب بیا ماها رم بچرخون
کل شهر یه ماه سبز شد
من و تو هم روش
شور… امید … حرف … بلندتر
زنجیره.آدم… تغییر… نفس حبس
بهبوهه.اعتراض .دروغ. سکوت و ترس
اون که مدعی دین بود داد حکم به قتل
تیتر خبرا چه تلخ
هوای سینه ها سرد
مرگ یه اجبار حقه آواز زندونی زجه
من قدم بلنده
که خوشه میچینم از درخت و تر میکنم لب
مادرم اشک میریخت از غم
میگم چیه؟ میگه خاتون همکلاسی بچگیام بود مادر
رفته از دست
همسن تو که بودیم شکمش یهو باد کرد
داداشاش همه غدن
باباش میگفت مریم مقدس دارم سر سفره م
و نه ماه سر کرد
تو زیرزمینی که همه دراش قفلن
رو تخت مریض خونه فهمیدن بچه ش یه غده ست
امروز خودش رو دار زد
نگام میکنه علی… یکم دیگه میریزه
سوال همیشگیش اینه که تهش چی میشه؟
حق مرده هارو آخرش کی پس میگیره ؟
اونی که شکنجه شد… باید شکنجه گر شه ؟
یادته عاشق بودم میگفتم همش به من چه؟
چی مونده از یه آدمیزاد؟ به جز یه قطره
که از آسمون بشه پرت به ته دره
بهروز رو یادته همون که تو حالت عادی هم
میرفت تو خلسه
نه زنش مونده کنارش
نه داره بچه
یه بند فحش میکشید میگفت من ریدم دهن اون که ان++++ کرده
آخرین خبری که دارم ازش اینه
از دنیا رفته
؛{همخوان}؛
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
کاش این سیاهی رو نور میشکافت کل دنیا میفهمید چی گذشت به ما
یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از
؛{قسمت سوم}؛
بیست و هفت سالمه و نا امیدی مثل یه سطل سوراخه که هرچی آب میریزی توش نمیشه پر
کلی حرف میسوزه تو سینه ت و دود نمیشه تف
آدما همه جوجه ن
اسلحه رو دوگوله ست
ولی وسطای پاییزه که نمیشه مرد
به یاد اون پیری که میگفت بهمون تو پارک: جوونا
زمان دزده!
من و تو! ما و شما! همه شریک جرم
در گوش ظلم نمیشه خوند حدیث صلح
نگاه سردی که هیچوقت ندیدم شبیه بهش رو
گاهی میزنه به سرم که پولامو بکنم حروم
بکنم برم به جایی که دریا نمیشه تموم
اون ویروس لعنتی که همرو از هم دور کرد
صورت زمین سرخ شد
آدما همه تو زرد
تصویر من و اون که زیر درخت گردو شدیم پهن و تو املت رو تو ماهیتابه میزنی هم
تو هوا تخس شده عطر نم خاکی که آمیخته شده بود با
بوی تن
مگه زندگی چیزی بیشتر از ایناست؟>
بیا پاهامون رو با هم بذاریم تو نحر
گذر آب و حبس شدن توی لحظه
علی غر میزنه
هومن میخنده
پسرم چسبیده به پشت شیشه بغض کرده
چون چرخ اسباب بازیش
نمیچرخه
از جام که بلند میشم همه ی تصویرا رفته
صدا ها محوه
؛{همخوان}؛
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
یکی از همین روزا توی خوابم جعبه ی سیاه روحم میشه باز
کاش این سیاهی رو نور میشکافت کل دنیا میفهمید چی گذشت به ما
یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از همین روزا یکی از
Random Lyrics
- malinda - how dare you lyrics
- banda cedro - entre nuvens e trovões lyrics
- salem - samurai lyrics
- anni-frid lyngstad - en ledig dag lyrics
- kentro stylz - komaro lyrics
- walkney - beast lyrics
- connor quest - reignited lyrics
- mc estrada - simplemente lyrics
- lucas day - end of the day lyrics
- a rat problem - fuckterf! lyrics