ghawgha taban - تو را افسون چشمانم lyrics
تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم
چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم
تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم
چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم
نمی دانی، نمی دانی
نمی دانی، نمی دانی که من جز چشم افسونگر
که من جز چشم افسونگر
در این جام لبانم بادهٔ مردافکنی دارم
در این جام لبانم بادهٔ مردافکنی دارم
تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم
چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم
چرا بیهوده می کوشی که بگریزی ز آغوشم
از این سوزنده تر هرگز نخواهی یافت آغوشی
لبت را بر لبم بگذار
لبت را بر لبم بگذار که ازین ساغر پُر می
که ازین ساغر پُر می
چنان مستت کنم تا خود بدانی قدر مستی را
چنان مستت کنم تا خود بدانی قدر مستی را
تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم
چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم
تو را افسون چشمانم ز ره برده ست و می دانم
چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم
Random Lyrics
- saudade - códigos lyrics
- fbc - antissocial lyrics
- 617 gang - styl życia artysty lyrics
- sushi soucy - god isn't on our side lyrics
- casey lee williams & martin gonzalez - wings (lo-fi version) lyrics
- hoff twins - just fine lyrics
- der asiate & bo derah - all meine likes lyrics
- mr mansplainer - saw this on a train lyrics
- ogdjmoon - камень(stone) lyrics
- spookybands - life of mine lyrics