gooya - karkaas lyrics
[مقدّمه]
سزای ناسپاسی عذابه
{بخش اول}
برا شادى ها دیر برا اشک گریه زود
زودم برا مردن دیر برا عاشقى
دایره ی گیجی در تکاپوی مسلک
آخرین شمعم – سلول و طوفان
بی نوایی گَردِ، زندگی نباتی
روح مُکدر / معطل پشت روادید
میخواد گذر کنه نره زیر حکم تقدیر
رونما باشه شُگون آینده ی تقویم
بکار مارى توو آستین پیراهن منطق
پوست بندازه عمقى در تنورى از شعر
بشه مایحتاجى در قبال زمختى طعنه و
گازانبرى بُرّان برا شکافتن نعره
واپسین کرکاس به گل نشسته
شهریور سالی مجهول، یک روز یکشنبه
در کمال عفو حوالی ساعت هفت
فرش طبقه هشت ریغ رحمت چاک جده
[همخوان]
ماهیا ندارن حس پروا
وقتی آدما گره خوردن به بند کرکاس
کور میشه اشتیاق واسه خیلی ها
اختیار زندگی میره پای احتیاج
ماهیا ندارن حس پروا
وقتی آدما گره خوردن به بند کرکاس
کور میشه اشتیاق واسه خیلی ها
اختیار زندگی میره پای احتیاج
[قسمت دوم]
بختی که میخوابه رو نحسی
همون مُراوده یعنی تولد من
هجده آبان زمینی شدن مردی
که تقاص میده پس، طی طالعی نحس
هرشب یقین دارم که خوابِ آخره
کابوس بره ی آماده به پَزی که لاغره
همین نفسا روا شدن حاجته
قامت خمیده ی شب در بیمِ ساعته
قلب میره از دست هوش میره از دست
نفس میمونه ویلون چون نبض یار پنهون
آخرم گردنم میره بر همین میدون
تا از آبروم سقف بسازم هر کران تهرون
نا محرم میمونه فعلام تو اقبال
پل احساس و ادراک دچار نقصه
ازین خاکستر باید سزارین شم
به رنگ آبی دریا نارنج های در باد
[همخوان – صفیر]
ماهیا ندارن حس پروا
وقتی آدما گره خوردن به بند کرکاس
کور میشه اشتیاق واسه خیلی ها
اختیار زندگی میره پای احتیاج
ماهیا ندارن حس پروا
وقتی آدما گره خوردن به بند کرکاس
کور میشه اشتیاق واسه خیلی ها
اختیار زندگی میره پای احتیاج
[قسمت سوم]
قبله ها توو قُنوت آبتنی میکنن
برات چاه کنی میکنن با پیام نوع دوستی
کدورت جغرافیایی که دوختی
پول هنگفت سرمایه ی توپ و تانک و روسپی
مرثیه ی جهان خیمه شب بازی با خون
خطِ راسُ السرطانُ هیکلِ بی جونش
سیاها گُمَن تو سفیدیِ برق الماس
توو زندان استعمار عده ای کرکاس
سیاست مضر، مُهر آفتِ فرهنگ
خطِ مَشی بی هنر بهره ی فاصله طبقات
ادَوات مُهیا واسه پایمال زنی
ارز کمه کارگر زیاد دریافتا کفی
میشه جایگاه اجتماعی بی مایه فطیر
زیرخط فقر، خنک سایه ی تبعیض
شدیم حاصل تعمیدی
که با خونِ ذاتِ شَر، فلک میشه تنبیه
{بخش دوم}
[قسمت پایانی]
وقت دِروست، درست از همون باری
که بیهوده زمزمه میکنه دار فانی
توشه ها خالی و جو زمین عاصی
ابر و باد بارون با خاک میکنن لابی
میچینم نو، نه بی ریخت و درهم
پینه میزنم حاصل خیزی زمین رو
با اینکه دیر، آبرو خیره وا می ایسته
روی کوه صبر، با شان خون من تا این بنا تقدیس شه
آسمون رو حصار، بهشت رو قیقاج
میکشم میره تنم کلاه گشاد جهنم
در قبال حضانت شیطان
چشمان خونبار جهان
قرار تاریک و ازهم گسیخته شه
همه جا پر تخم و شهوت سِحر
هل هله خاتمه میده به جنگ و عَزای دل
منقضی میشه کلام رو ترازوی عدالت
تا رسیدن کبودی گنبد قصه
آفت ها چوب حراج خوردن
ساقه ها با سوز عزا مُردن
سزای منفعت، مرگ معرفت
برگ برنده ی ما به دست های چاپلوس ها چیده شد
داشته و نداشته رم، هه بریدن جیغش رو
آدم بی مشکل گاز بزن سیبت رو
از بهشت ربوده شو
جهان رو تخم کینه کن، دلا رو پر حیله کن
Random Lyrics
- keedron bryant - resurrection lyrics
- muze sikk - kiss you through the radio lyrics
- dhion - bagpack lyrics
- lost near blue ape - 6 out of 10 lyrics
- the good natured - unlock my heart lyrics
- marco solo - roll lyrics
- ibbigang - barbi lyrics
- pour brésil - eu vou te dominar lyrics
- ranger - storm of power lyrics
- nixfé - season lyrics