azlyrics.biz
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

jarshaa - manzomeh lyrics

Loading...

{همخوان: حسین موسوی}
ای در دل من میل و تمنا همه تو
من در سر من مایهٔ سودا همه تو
هر چند به روزگار در می‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو

{قسمت یک: جرشا}
وقتی می‌بینمت میرم توی عمق فکر چون
نمی‌دونم این جادوئه یا بهش میگن معجزه که
می‌دونی رک بهت بگم
نمی‌دونم شدم افسون لب یا سرمه چشمت
با تو پُر میشه اون نیمه خالی لیوان و
این‌بارو واسه‌ت حاضرم بچینم همه سیبا رو
بی‌تعارف، علنا نی غمی
همه‌جا بهشت عدنه وقتی تو پیشمی
بی‌منطق تا صبح می‌سُرایم برات منظومه
چون می‌دونی وادهٔ عشق اَ واده عقل دوره
انگار کل زندگیمو بی‌تو بودم تو خواب
عاشقم وقتی که داره می‌رقصه موهات تو باد
با سحابی‌های تو چشم‌هات راهو بلدیم
بی‌شک چون عین مولانا تو مردمکت فلکی دیدم
به نقل اَ حافظ خراب اَ فریب چشم جادویت
منو باد صبا مسکین از افسون بوی گیسویت
{همخوان: حسین موسوی}
ای در دل من میل و تمنا همه تو
من در سر من مایهٔ سودا همه تو
هر چند به روزگار در می‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو

{قسمت دو: جرشا}
می‌خواستم بکنم واسه‌ت کن همه کوه‌ها رو فرهاد
بی‌خیال من نمی‌رسید زورم به هر حال
انگار منتظر بود یه گوشه و دست نگه داشت
تا اَ راه برسم با اسب تک‌شاخ و تَرنُم خوش و
بدن خوش‌فرم و هنرهام که سرازیر از هر انگشت
می‌دونی یه جا زده شدم من اَ تازیدن
افتادم تو دام عشق ولی خودم راضی‌ام
با این‌که گزارش نمی‌خوای خودم رک بهت میگم
چی‌کار می‌کنم واس خودم شدم مخبر
منی که اَ درون پیرم هرشبو با ذوق
عین جوونی‌ها بهت تکست میدم تا صبح
اصلا مهم نی که بگذره دورمون چی
چون ما قهرمان قصه خودمونیم
پس از چندین شکیبایی شبی من پهلوتم
که شمع دیده برافروزیم در مهراب ابرویت

{همخوان: حسین موسوی}
ای در دل من میل و تمنا همه تو
من در سر من مایهٔ سودا همه تو
هر چند به روزگار در می‌نگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو



Random Lyrics

HOT LYRICS

Loading...