kourosh yaghmaei - bagh lyrics
Loading...
میزند باد سحر در تنه گردو سوت
میپرد غوک در آب از لب تن پوشه حوض
پای بر دوش شب آورده سحرگاه هنوز
گربه پیر کمین میکشد از گوشه حوض
باغ از همهمه زنجره ها لبریز است
قصه ای روی لب طاق نما افسرده
زیر ایوان سر میخ کج درگاه هنوز
قفس آویخته اما چهقناری مرده
دیگر از ارسی صد شیشه نمی تابد نور
ناله ای سوخته روی لب خاموش چراغ
ریخته پولک ماهی کف پاشویه خیس
گربه ای خفته کنار در مخروبه باغ
باغ گویا که ندارد غم ویرانی خویش
خنده جغد گره خورده سر شاخه بید
چه کنم گر نکشم رخت از این خانه برون
دل به باغی چه سپارم که بدان نیست امید
Random Lyrics
- underground lovers - las vegas lullaby lyrics
- ida mae - american cars lyrics
- lanco - good with it lyrics
- singular motivations - you can't be on it lyrics
- mardan kazimov - qaytar eşqimi lyrics
- lukatme - affirmations lyrics
- fbf k.o - rough start lyrics
- intouchwithrobots - eshe bolnee lyrics
- souhl - imperfect but perfect lyrics
- dj skizo - il bacio della notte lyrics