master of persia - older than history lyrics
Loading...
آرش از ابروان من سر زد
می جهد تیر غیرت از دو کمان
کوهها تکیه داده اند به من
شانه ها چون سهند چون سبلان
بازوانم پر از دماوند است
روح البرز در من است روان
دل و تقدیر و چشم دل با من
به گلستان نه کلبه احزان
شب اگر میگریزد از خورشید
ماه از روز میشود پنهان
سر سازش ندارد این گردون
سر گردون سریست سر گردان
مثل خورشید اهل مشرق باش
تا بتابد دوباره بر ایران
گل برافشانم از لب زرتشت
می بریزم به کام مشتاقان
همه کوهها شود الوند
همه چشمه ها شود حیوان
همه رودها پر از آب و
همه سفره ها شود پر نان
Random Lyrics
- vijay yesudas - malare lyrics
- jaime cruz - la banda performance lyrics
- mean - 24/7 lyrics
- танцы на воле - живой lyrics
- j-ax - nati così (with chiara) lyrics
- selvageria - trovão de aço lyrics
- rms - slowtime lyrics
- various artists - je veux vivre lyrics
- lilas ir innomine - išversk man pasaulį lyrics
- jordan page - arm yourselves lyrics