mansour – رادیکال تنهائی lyrics
Loading...
قلبی که از حجم تو مملو بود، از عشق به نفرت گذر می کرد
هرچی که هست این عشق یا نفرت، من رو به تو وابسته تر می کرد
چشمی که با تو دل به دریا زد، حالا دلش خونه که برگردی
با رفتنت شاید نمیدونی، که معبدم رو بی خدا کردی
انقد با تو خوب تا کردم، تا اینکه آخر حال تو بد شد
از بس حضورت رو پرستیدم، این خونه تبدیل به معبد شد
توی خلیج چشمای من، با موج های اشک درگیری
تو زیر رادیکال تنهایی، مد می کنی جذرم رو می گیری
از مختصات سرد آغوشم، تنپوش دستای تو رد میشه
آلوده تر میشم به دنیایی که بی تو بودن رو بلد میشه
انقد با تو خوب تا کردم، تا اینکه آخر حال تو بد شد
از بس حضورت رو پرستیدم، این خونه تبدیل به معبد شد
Random Lyrics
- samantha fish – blood in the water lyrics
- carlinhos brown feat. anitta – africanitta lyrics
- guardarraya – payaso andrés lyrics
- kamelen – gandulike lyrics
- maluma feat. french montana – gps lyrics
- loretta lynn – jingle bells lyrics
- refleksija – vēja balāde lyrics
- pohon tua – kancil lyrics
- thomas oliphant – deck the halls lyrics
- marie dahlstrøm – maybe, one day lyrics