moein – atashe del lyrics
Loading...
دل در آتش غم رخت
تا که خانه کرد
دیده سیل خون
به دامنم بس روانه کرد
آفتاب عمر من
فرو رفت و ماهم از
افق چرا سر برون نکرد
هیچ صبحدم نشد فلق
چون شفق ز خون
دل مرا لاله گون نکرد
ز روی مهت جانا پرده برگشا
در آسمان مه را منفعل نما
به ماه رویت سوگند
که دل به مهرت پایبند
به طره ات جان پیوند
قسم به زند و بازن
به جانم آتش افکند
خراب رویت یک چند
بیا نگارا
جمال خود بنما
ز رنگ و بویت
خجل نما گل را
رو در طرف چمن
بین بنشسته چو من
دلخون بس ز غم
یاری غنچه دهن
گل درخشنده
چهره تابنده
غنچه در خنده
بلبل نعره زنان
هرکه جوینده
باشد یابنده
دلدارت زنده
بس کن آه و فغان
زجان مه رویان
شکوه گر سازی
به شش در محنت
مهره اندازی
همچون سالک
دست خود بازی
همچون سالک
دست خود بازی
Random Lyrics
- gucci crew – sally that girl lyrics
- kianush – netzhaut lyrics
- the animals – san francisco night lyrics
- nova “la amenaza” – pensandote lyrics
- rapphy levitt orquesta la selecta – cafe colao lyrics
- sarit hadad – kinorot yenagnu lyrics
- hammerfall – bonus track lyrics
- st. lucia – help me run away lyrics
- somboits – surt el sol lyrics
- rush – live in canada / 1980 lyrics