azlyrics.biz
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

saeed majazi - dooshize (feat. reza rozim) lyrics

Loading...

اون شرایطش میکرد تو شیشه خونشو
تعصب باهاش کاری کرد که بی نشونه شد
زیر فشار غیرت ، کل جوونیش به باد رفت اون زندست ، ولی بدون شوق
همیشه میترسید بپوشه شالشو
باباش میگه چادر نشون میده حجابشو
اون نمیدونه کیه، گاهی پورن میبینه
گاهی شل میشه مثل آتیش گر میگیره
گاهی توبه میکنه سر نماز شب
به ناب ترین احساساتش میگه خلاف شرع
اگه دست به دعاس از ترس گناس
اثرات صدا سیما و سمت خداس
اون گاهی جلو آیینه َست با آرایش غلیظ
میخواد عواطفش از بالا بشه لبریز
زیباییشو برا خودش میکشه به رخ
گاهی با بیکینی گاهی تا زیر سینه لخت
به خودش خیره شد، انگار میره زیر حکم
از عکس پروفایلش که طناب داره میشه گفت اینو
به تش رسیده میدونی اه
تو داری مناجات میکنی میزونی؟ به به
اون غریبس حتی با سلیقش
حتی با غریزش میگه چرا آفریدش خدا
اون‌ نمیدونه کیه، حتی نمیدونه‌ چی میخواد
دنبال آزادی میگرده بیرونِ این دیوار

دستاشو باز میکنه، میرقصه عین یه دوشیزه
فکر‌ میکنه اضافیه، یه موجودِ زنده دور ریزه
از‌ درون یه آتشفشان، صورتش یه قاب خونسرده
از بیرون یه کسیه که همه حسشو کشته و چالشون ‌کرده
اون شاید لباس عروس رو نبینه شبیه بقیه
اون لباس رهاییشه، ظاهرا خریدنیه
شاید این که از الان فکرِ طلاقه دری وریه
ولی هدف از ازدواجش دقیقا همینه
میشه کسی که همیشه غمگینه
فقط مهریه َـش مونده واسه تامین هزینه
کسی که اینقدر دور میشه از خود واقعیش
که تو اوج شجاعتش ترسیده ترینه
اون پرِ واهمست، میشه مثل رومینا
طاقت نمیاره زیر سختگیریا توهینا
یا میشه یکی مثل بقیه با همون سرنوشت
با زهرِ چشم بیزارش میکنن از بهشت
طعم عشق و یواشکیاش تو دل شب
قد همه لحظه ها راز تو دلش هست
کسی که هیچوقت نداشت شونه‌ی امن
اون بختش نمیشه باز کوره‌ گرش

دستاشو باز میکنه، میرقصه عین یه دوشیزه
فکر‌ میکنه اضافیه، یه موجود زنده دور ریزه
از ‌درون یه آتشفشان، صورتش یه قاب خونسرده
از بیرون یه کسیه که همه حسشو کشته و چالشون ‌کرده
پیدا نمیکنه هیچ رد پایی
چه افکار پر سر صدایی
مزه پرواز‌ رو میخواد حتی اگه از پرتگاه پرت شه پایین
پیدا نمیشه هیچ رد پایی
پیدا نمیکنه هیچ رد پایی
یه وقتا میگن به چه سر به راهی
با یه لاک و رژ میگن مثل هرزه‌هایی
دور و وَریاش اونو وسط مخمصه میبرن
بعدم بدترین صدمه رو با سرزنش میزنن
بهش
انقده بد که نمیشه بری طرفش
انقده طرد میشه باید بگی کلکش کندست
ته صف رستگاری معطلش کردن
روز به روز وعده هاشون اثرش کمتر میشد
تا جایی که خودش باطل کرد حکم فرزندیشو
انگار شرط تو یه شرط بندی شد



Random Lyrics

HOT LYRICS

Loading...