
saheb - 04.koohestan 2 lyrics
چند سالی بعد از سوختن کلبم
چند سالی بعد از کشتن عُقدم
عده ی معدودِ هوادار عشق
دادن به روستا آخرین فرصت
برای درک عشق نوین و
برای درک زندگی کردن
برای این که عشق یه دختر
اسمش نباااشه جندگی کردن
برای تکرار عشق دختر
پسر و پیرمرد که هر سه مردن
برای تکرار دخترای
معصوم که به اسم هرزه کشتن
کوهستان جون گرفته باز
جا میده به رشد این قبیله
نهال و سبزه کاشتن و کاشتن
حیات دوباره روی زمینه
اینبار کوهستان گرسنه
جسد نو میخواد واسه خوردن
انگار مزه ی خون نمیدن بش
اونا که چندین سال قبل مردن
دوباره داستان قبل آغاز شد
عشاق پنهونی نامه نوشتن
مینوشتن مجاهد عشقن
دوباره داستان مرگ آغاز شد
نامه نوشته دختر چوپان
جا داد تو بغل سرد یه خمره
برفای قبل به زمین اومدن
اعلام حیات کردنِ جغدِ
شوم کوهستان، تشنه ی باروت
فال قهوه ورق یا تاروت
حاضر کردنِ دسته جمعیِ
دسته ی جغدا ساختن تابوت
خورشید میره تا به کوه های غربی
برسه و شاهد صحنه نباشه
خشکی گرما وسط سرما
سهم عروس و سهم لباشه
قدم قدم تا کناره تپه
هرچند بدن پاهاش زخمه
ولی طی میکنه راهو با سختی
راهی که با دختر توی جنگه
ضربه به ضربه خنده با خنده
پسر که داره میدوعه سمتش
محکم میگیره عشقو به آغوش
ترسیده این معلومه از لحنش
بدون حرفی بوسه به دختر
دستو میگیره میگه باهاتم
پسر نگاه به چشمای دختر
ترسو میبینه میگه باهاتم
با همدیگه رو برفا میرقصن
نمیدونن قبلا توی این راه
سه تا جنازه شام کوهستان
شدن لا دونه برفای زیبا
دختر گفت یه چیزی جا مونده
پسر گفت بچه میخرم واست
دختر گفت نه همونو میخوام
پسر گفت بچه دیر میشه آخر
دختر پسرو هل میده بازم
میگه نه یادگاری مادر
مونده تو خونه بعد رفتنش
جای خالیشو نکردم باور
باید بیارم و الا نیستم
بری بمونی به ولله نیستم
پسر گفت اگه کسی ببینه؟
دختر گفت تو ده نیست هیچکس
قدم زنان به سمت یه کلبه
پاورچین با ترس از قبیله
برای مرگ زوج جوونِ
عاشق ساخته شده زمینه
توی کوه رد کفش تشنه
به خون انسان پوزخند میزنه
هر رد پا واسه مرگ این عشاق
به روی صحنه چوب خط میزنه
چراغ کلبه روشن میشه با
سایه خشم پدر رو شیشه
راوی داستان هول کرده و با
تردید تو فکر اینه که چیشه
صدای هول پدر که میگه
دختر کجا رفت خانم ندیدیش؟
مگه میشه؟ این بچه کجا رفت
بگو کجا رفت خانم که دیدیش!
پرده کنار رفت چشم توی چشمِ
دختر ماتم زده به چشماش
پدر با فریاد لباس تنش کرد
کشتن دختر نداره اشکال
پسرک دخترو مجبور میکنه
بیا بریم تا زنده بمونیم
اگه، بابات، سر برسه آخرِ
سر هردوی ما زنده به گوریم
دختر که تو شوک اتفاقه
سرجاش میخکوب شده با ترسش
به تن دختر بچه ی تنها
افتاده صد شک و صد ها لرزه
پسر که آخر این عشق پاکو
عزا میبینه زد سریع به چاک
این بود که به یه فرار واهی
تبدیل شده بود رابطهی پاک
دختر که میبینه عشق عزیزش
فرارو ترجیح داده به قرار
امید که داشتو چالش میکنه
تصمیم میگیره که نکنه فرار
صدای پر کردن سلاح رو
کوهستان با علاقه میشنید
انگار واسهی کمک به دختر
پا پیش نمیزاره هیشکی و هیچی
پدر با گریه فریاد میزنه
جواب این سال های جوونی
که خرج تو شد همین بوده ها؟
بهتره که توی دنیا نمونی
صدای غرش از دهن اَس
لَحه که تشنه به خون بچهست
کمتر نداره از غرش یه
شیر درنده وسط جنگل
مردم ده با چراغ روشن
خواب از سر هم دیگه پروندن
میترسیدن از اتفاق و
توی تختا هیچکدوم نموندن
منم برادر داماد اول
از خواب پریدم و بیرون جهیدم
بعد از کشته شدن داداش
حتی یدونه جسد ندیدم
فریاد کشیدم دوباره تکرار
شده تاریخ و خون روی برفه
چشمام با دیدن بابای
عروس قصه خاموشه برقش
دویدم سمت پدر دختر
گفتم قانون صلحو شکستی
مگه خود تو نبودی جلوی کلبم
به پای جنگِپیرِ زن نشستی؟
اسلحه رو کشیدم از دست پدر
پدر با گریه میگه تاب نداشتم
چشمام به پدر با خشم و وحشت
گفتم میدونی که خواب نداشتم؟
لوله ی اسلحه صاف تو چشمِ
پدر که قاتل دختر خود بود
گفتم اینو داشته باشید عبرت
بدونید امشب آخر صلح بود
مادر دختر گریه و گریه
میگفت بکش این مرد نفهمو
آخر عشقم به مرد نفهم
مردن بچم واسم ثمر شد
شلیک کردم وسط مغزش
افتاد لاشه ی پدر قصه
لحظه ی آخر با اشک و خنده
گفتش لایق مردنه جنده
Random Lyrics
- mylan.theparies - coochie flow freestyle lyrics
- untiljapan - so tough* lyrics
- sonnyjim - bobby brown lyrics
- rodríguez rodríguez - hay un extraño lyrics
- abominable intelligence - weakness of flesh (bonus track) lyrics
- lou tides - autostatic! lyrics
- medeia - a drug induced existence lyrics
- besväret - stå för nått lyrics
- arshia - ignore them lyrics
- ivy queen - el me mintió lyrics