ida khalili – alamat-e-soal lyrics
Loading...
یه پنجره با یه قفس ، یه حنجره بی هم نفس
سهم من از بودن تو ، یه خاطرس همین و بس
تو این مثلث غریب ، ستاره ها رو خط زدم
دارم به آخر می رسم ، از اونور شب اومدم
یه شب که مثل مرثیه ، خیمه زده رو باورم
میخوام تو این سکوت تلخ ، صداتو از یاد ببرم
بزار کوله بارم روشونه شب بزارم
باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم
داغ ترانه تو دلم ، شوق رسیدن تو تنم
تو حجم سرد این قفس ، منتظر پر زدنم
من از تبار غربتم ، از آرزو های محال
قصه ما تموم شده ، با یه علامت سوال
بزار کوله بارم روشونه شب بزارم
باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم
Random Lyrics
- g flip – australia lyrics
- lo da pilot & rockyylikee – creep lyrics
- kelvin krash – bruised lyrics
- kooh’gell & veda – 6. tarik khane lyrics
- cleo’s trademark – @killyourself lyrics
- nathália braga – foi a mão de deus lyrics
- thorthingo – dakha lyrics
- the sudden passion – welcome home lyrics
- glassand – syria lyrics
- mashonda – dirty laundry lyrics