kourosh yaghmaei – disaster lyrics
Loading...
فاجعه این همه بزرگ نبود می زد آتش
خونش از خون تو وان که زده است
بی ترحم شرر به خشک و ترم
با هزاران امید خیره شد در
در تو و چشم آشتی نگرت
گر به ببخشی مرا دوباره شوم
از همین نیمه راه همسفرت
باغبان تو بودم اما
خویش گم کردم و شدم تبرت
کودک مهربان من بگشا
بر دل انگشت میزند پدرم
باغ افیون شکفت در دل من
تا بسوزد زیر ریشه برگ و برم
کاش باغ دیده بنشانم
آتش از برگ و بار شعله ورم
فاجعه اینهمه بزرگ نبود
میزد آتش دریغی اگرم
خونش از خون توست آنکه زده است
بی ترحم شرر به خشک و ترم
Random Lyrics
- giannis papageorgiou – ti simeni pos iparho lyrics
- diego 900 – t4 barajas lyrics
- bradley – lie to me lyrics
- m’kiah – lost in my thoughts lyrics
- the laurie berkner band – a dollar lyrics
- michał szpak – bondage lyrics
- caballero knight – picchio un maranza lyrics
- thesanity – 2050 lyrics
- big maq – sky high freestyle lyrics
- spg – mamas lyrics