azlyrics.biz
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

mirtak – qedis lyrics

Loading...

؛[قسمت اول]؛
قدیس گفت تمومه مراسم امروز
بعدَ به جا آوردنِ مناسک بدرود
می‌شدن راهیِ خونه‌ها
همه در جوارِ حق
اما خون یکی به جوش اومده از قراره معلوم
گفت یه لحظه صبر کنید احمقای ملعون
تف به زبون درازِ قدیس
مغزایِ زبونِ کوتاهه شما گناه پرستایِ شعار
بده ی دنبالِ زشتی اما خماره بهشت
بسه
وقتشه برسید به ثباتِ دل
سیطره ی من به جهان کامل شد
بکنید مواجهه مردم
خدای قدیس زائیده‌ی تخیل کثیفِ منه
نفسای مریضِ نفسش که جاش میاره پرستشو
تا حس بستری شه مغزش به حرفش غلبه کنه
عاشقم شه از صمیمِ قلبش
در عوض کردمش پادشاه سرزمینِ برده ها
الانم اگه اینجام همه ی دردم اینه
سنگه اونو می‌زنه به سینه ای که خونه‌ی منه
دلمو می‌شکنه به بدترین نحوش از تعجب
ا حدقه زده بود بیرون چشمِ حضار
تعصب
خشمو بروز داد
یکی گفت چته گستاخ
حق نداری اینطوری حرف بزنی راجب قدیسمون
گفت افسارِ من دستِ خودمه
پس، واضحه حسی بهشون ندارم اصلا من
ک ترد شدم که خوب می‌شناسه خدا منو
چیکار کنم که ضعفِ فهم شما
دم به دم میگیره سراغمو
قاشق گوهی که خوردم
به کمرِ همه کشیدم به دوش باره گناهمو
ولی شما خایشو ندارید
خودتونو فریب ندید
با همین کاراتون بود
که زمین رو زمین زدید
خلاصش برده اید
حرفی که باتون نی
اما باس بدم یه درس
به این مرتیکه داغونی
که مغزِ کیری‌تونو کرده درگیره نادونی
شما می‌گین لعنت به شیطون
منم می‌گم لعنت به این گاودونی
لعنت به این گاودونی

؛[قسمت دوم]؛
خدایِ یگانه از نوعه یه حسه
باید برسونم مردمو بهش
تنها صفتِ زیبایِ درخورِ سرشت بشر
که خالی‌نی یه نفرم ازش پَ
فردا حرف می‌زنیم درموردش
بهت ثابت می‌کنم زرشکه همش
فردا حرف می‌زنیم در موردش
بهت ثابت میکنم زرشکه همش

؛[قسمت سوم]؛
سره صبحه قدیس با اعتمادِ به خود
آماده می‌شد بره بده قصه هاشو به خورده
تشنه های گناه که سپردن دل به این هرزه
با ذهنِ باز به خرافات برا عشقِ بی منطق
تئوری نوشتن
بعد کتابو خریدن
اما رو تاقچه ی خونه دکوری ولش کردن
لعنت فرستادن به شیطون
فرستادشو هرروز میدیدن
باس میدیدید میزنن چجوری بهش لبخند
بهتر نشیم از بحثِ اصلی دور
بالاخره ا خونه با عجله زد بیرون
هوا گرگ و میشه
شهر تو نبودِ ادما
سکوتِ قبلِ طوفان پر از ارامش
همون وقتا که داستان داره هموار میشه
بیفته رو دورِ باحالش
تو فکر بود همینطور که دوتا گاماشو یکی می‌کرد
عاشق یا عاشق نما
پاداشو به کی می‌دن
سوال مطرح شد
با رویتِ یه نیمه جون
با یه کارد توی قلب
هدایت می‌شد به آغوشِ مرگ
قدم اول واسه کمک
دلشو به شعله های امید آلوده کرد
ولی ترس از دیر رسیدن به مقصد
سریع پشیمونش کرد
اجازه داد شعله ها خاموش بشن
راشو گرفت و رفت تو دریایِ خون لخته شده
رها کرد نیمه جونو کرخت و تک
نیمه جون از پشت سر بلند فریادِ کمک سر داد
ای قدیسِ قوی تر ا دولت مردا
می‌دونی می‌میرم اگه نشم فورا درمان
بازم می‌زاریم با مردن تنهام
تا بری حرف بزنی درموردِ عشق
بگی هر کی ضعیف می‌دید باید رحم کنه بهش
پس دعا کن ا اینجا سالم نره جونه من در
چون این حکایت نقل میشه تو هر کوی و برزن
بعدِ چند لحظه درنگ
رفت واسه کمک
شوغی نداشت هرگز به نجاتش
فقط نگران بود برنداره
خدشه اعتبارش
کنارش که رسید زل زد چند لحظه به چشاش که شناختش
تو همونی که دیروز کردی آشوب بپا
کافرِ گمراه
نجاتت برخلافه قانونِ ماست
مگر اینکه همین الان شیطانو پس بزنی
رو بیاری به خدایِ ما با اغوشِ باز
نیمه جون آروم نگاش کرد
خندید
ترمیم
قدیس متعجب
اثری از زخم نیس
شنید من خوده شیطانم
خدایه تو قدیس
یگانه‌رم زاییدم واسه‌ی سرگرمیت
وجودت به وجوده من گره خورده
همه حرفات اگه دنیا قشنگ بشه مرده
ینی بقای تو ملزوم حضورِ منه
نو هستی تا نزاری نصیبِ من مرگ بشه
چون‌که
وجودت به وجوده من گره خورده
همه حرفات اگه دنیا قشنگ بشه مرده
وقتی میکنم پرچمِ پلیدی رو بر پا من
تو هستی تا خدایه حقیقی رو نشناسن



Random Lyrics

HOT LYRICS

Loading...