azlyrics.biz
a b c d e f g h i j k l m n o p q r s t u v w x y z 0 1 2 3 4 5 6 7 8 9 #

refigh – khakiya lyrics

Loading...

؛[قسمت اول:رفیق]؛
من مرد بردم مرد از صحنه گفتن
خسته تر از خسته شدن
خالی بازی کار من نیست من که تا دسته پرم
جمعی که قانونشه خفه شدن از این شرایط ساختم یه راه باز به نفع خودم
تا شکسته بودم تا افسردگی با من میلولید
نبود با من حتی کوچیک ترین ردی از پیروزی
تو بدترین روزایی که یادمه بی پولی
یه عشق بی بدیل کنار قلبم با من می کوبید
هم قطار من نباش که این قطار به ناکجاست
یه منی ساختم از همه که حتی از شما جداست
جوری کندم رفتم حتما بعدم موندی هاج و واج
نگو آس که کلیشه است این آسه آس و پاس
نمودار سینوسی حال کج و کول من که باعث بی خوابیه تا خواب شب و صبح برم
دم طلوع باعث شد این حرفو به الکل بگم
رو شقیقم بود تا خوابید رو صورت تو کلت من
یه حسی با من بود میگفت از بزدلی دل بکنم
تا بارون با همه جا بود جز آسمون کشورم
غبار آسمون افتاد گردن چشم و عینکم
اونکه انتقامتو از خودش می گرفت منم
مواد فرار نه فقط درد من با فریاده خوب میشه
که اینجا سرزمین بدنای گنده و حرفای کوچیکه
میخوای این وصله رو بدوزی بم
چون دو رویی تو رگته تو خونته نشونته
شاعر خیابونا دلتنگی هایه کوچه هام
این فریاد فریاد جنگ امروز روفوضه هاست
تا تخت سینه ها میشینه ضرب کف دست پا
من ادامه میدم ادامه دادن به نفع ماست
مهم نیست واسه هیچکی تا وقتی ما میبازیم
تا وقتی می میریم با هم ترانه ها می سازیم
گلوله میخورم تا بارون بیاد گل میشم
با گل می کنم ترمیم چون ما از نسل خاکیاییم

؛[قسمت دوم:فرزان]؛
ما از نسل خاکیاییم می کنیم بازی باریتم
تا گیاهی سبز شه از ثمرش که تو بساط ساقیا نیست
خوابی یا بیدار آب یاریش با غم می کنیم داغداریم ما
گل و لای وجودمونو ما دادیم بهش
که به ته منجالب دو تا پامون سابیده
تا روزی که اینجا خرافات بت پا میده
بین جهل میمیری مثل مجازات گالیله
که حقیقت و گفت ،یه مرز باریکه
بین اونو دروغ چون که سر به باد میده
توی این شلوغی دنیا شد مکانیزه
واسه برکت میکنن نوزادارو گاهی ذبح
سرا میوفتن برجا خب بالا میره
ایمان ضعیف دلاره منجیت لا جیبت
هرویین و شیشه معتادارو گاییده
جنایتو اونا کردن مکافات رو ما می کشیم
همون سیستمی که دنیارو نظامی شکل
دادو واسه جیبش خدارو به بازی گرفت
همینا باعث شکافای مادیه
شعرا کاری کرد بشیم زنده بین دردا ما ایده
داریم تو انباری مثل شراب خوابیده
از الان می نویسیم تو فکر صد سال دیگه
ما از نسل خاکیاییم با روح یاغی گاهی
ترسناک ترین چیز واسه مترسک سر جالیز
هر سطرو من پر می کنم از خودم
با چشم سوم رپ کنم تا حس منو درک کنن
دل شبا منو بلعید
شدم به فردا تبعید
من از خاکم آتیش اندازم نیست
می خواستیم بکنیم خاک تن رو آباد مشتی
یهو بی اختیار جام زهرو بالا رفتیم
با چشم سوم نوشت برا تغییر
اشک مغز درومد خدامرد خندید



Random Lyrics

HOT LYRICS

Loading...