shahyar ghanbari – ghosl e ta’mid (baptism – the poem) lyrics
Loading...
مرا در تنش غسل تعمید داد
به من اسم شب، اسم خورشید داد
برای تمام نفس های من شعر گفت
مرا از ته خاک بیدار کرد
مرا شستشو داد، آغار کرد
مرا خط به خط خواند، تکرار کرد
شکار همه لحظه ها را به من یاد داد
برای من از شاخه برگی جدا کرد و گفت:
جنگل شو، شاعر
من از ارتفاع ترِ کاغذ و جوهر و عشق جاری شد
شبی کفشم از گَنگ تر شد
به من یاد داد ارتفاع ترِ گَنگ را در ته خواب گُنگِ سفر گم کنم
به من گفت:
گم باش و پیدا، که از سایه ها آفتابی تری
من و سایه را دوخت بر لاله
با لایه های گلایه
من و سایه را برد، تا پشت رمز و کنایه
من و سایه را برد، تا آفتابی ترین من
مرا در تمام نفسهای خود شیر داد
مرا در تنش غسل تعمید داد
به من اسم شب، اسم خورشید داد
Random Lyrics
- kashgar – scent of your blood lyrics
- rahmaan – needs lyrics
- brandon burke – glory lyrics
- kenn – better things lyrics
- monalisa twins – yesterday lyrics
- jerry rivera – voy a conquistarte lyrics
- pump killa & sacal – mais um lyrics
- misié sadik – my baby lyrics
- ha eleven – 07.26.18 lyrics
- nodfather – seams lyrics